عشق واقعی و پاک
قمار زنــــــدگی...
بار آخر! دست آخر!
من ورق را با دلم بر میزنم!
بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل ! با دلت دل حکم کن! ... حکم دل ...
هر که دل دارد بیاندازد وسط تا که ما دلهایمان را رو کنیم!
دل که روی دل بیفتد عشق حاکم می شود!
پس به حکم عشق بازی می کنیم
این دل من ...رو بکن حالا دلت را!
دل نداری ؟! بر بزن اندیشه ات را ...
حکم لازم!!! دل سپردن، دل گرفتن، هر دو لازم...
اما...
قمار زندگی را به کسی باختم که
تک ( دل ) را با خشت برید
جریمه اش یک عمر حسرت شد
باخت زیبایی بود
یاد گرفتم به ( دل ) دل نبندم
یاد گرفتم از روی دل حکم نکنم
( دل ) را باید دور ریخت
جای ( دل ) باید سنگ ریخت
که با خشت تک بری نکنند...
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |