عشق واقعی و پاک
به سلامتی اون نبودن هایی که هیچ سلامتی بابایی که دخ
اونیکه حتی بیاد ما نیست ولی یادش داره ما رو داغون میکنه . . ..
ولی وقتی جیبشو نگاه کرد و دید نمیتونه ؛
ماشینشو زد کنار خیابون آروم پیاده شد و با خجالآخرین جام ر به سلامتی پدربزرگـا که یه بار هم خوجگل و جیگر و عسیسم نگفتن . . .
ولی با زنشون ۵۰ سال عاشقانه زندگـــی کردن . . . !
سلامتی کسی که همه چیزت رو به خاطرش از دست دادی ولی اون دیگه نمیخوادت... پیوندی که از هم گسست،
جدایی ما دو،
... همیشه خواهم خورد به سلامتی
چشمانی که چون گور سرد بودند،
دنیایی بی رحم و خشن،
و نجات بخشی که در خواب است.ت گفت :
آزاادی … آزااادی ۲ نفر …سلامتى همه اونایى که همیشه تو جمع میگن و میخندن
ولى دو دقیقه که باهاشون تنهایى حرف بزنى مبه سلامتی خودم !.. چراشو نـپرس
اشکت در میاد !…یفهمىبه سلامتی چشمی که چشم ما رو روی همه چشما بست ! یه دنیــــــا غصه دارن
تلخی الکل رو بہ جون خریدم فقط واسہ این ک موقع خوردنش بگم؛ بہ سلامتی اونیکہ ھیچوقت نفھمید چقد دوستش دارم.
تر کوچولوش زنگ زد میزنم ب سلامتی حرفهای دلم ک ب کسی نگفتم/ب سلامتی اینکه کوه درد بودم ولی دم نزدم/ب سلامتی تنهایی هام... ولی تنهایی رو دوست نداشتم/ب سلامتی آرزوهایی ک نتونستم لمسشون کنم...سلامتی
به سلامتی اون که توغربت ۵۷دقیقه توصف تلفن ایستاد
به سلامتی اونی که واسه رفتنش گریه کردی…
اون رفت واسه رفیقاش تعریف کرد و با هم خندیدن…
به سلامتی اون با مرامی که گرمای دستتو تو اوج سرما،با گرمای ماشین یکی دیگه عوض نمیکنه...
اون رفت واسه رفیقاش تعریف کرد و با هم خندیدن…
به سلامتی اونایی که می خندن اما یه عمر بغض دارن و هیچکس نمی فهمه...
تا به عشقش زنگ بزنه ولی چیزی جز این نشنید,
مشترک موردنظردرحال مکالمه است…
به ﺳﻼﻣﺘﯽ اوناییکه ﮐﻪ ﻫﺮﮐﯽ اونارو ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ “ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺭﺵ ﺷﻠﻮﻏﻪ”
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩشون میدونن ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎن !
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩشون میدونن ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎن !
به سلامتی کسی که دیگه بهش زنگ نمیز
بیست طبقه لاف بزرگی است برای مردن ؛ کافی است ازایوان یک خاطره پایین بپری …
به سلامتی خاطرات !
نیم اما اگه بفهمیم خطش خاموشه دق می کنیم !به سلامتی خاطرات !
به سلامتی پدربزرگـا که یه بار هم خوجگل و جیگر و عسیسم نگفتن . . .
ولی با زنشون ۵۰ سال عاشقانه زندگـــی کردن . . . !
بهش گفت بابا داری میای خونه پاستیل میخری ؟ولی با زنشون ۵۰ سال عاشقانه زندگـــی کردن . . . !
ولی وقتی جیبشو نگاه کرد و دید نمیتونه ؛
ماشینشو زد کنار خیابون آروم پیاده شد و با خجالآخرین جام ر به سلامتی پدربزرگـا که یه بار هم خوجگل و جیگر و عسیسم نگفتن . . .
ولی با زنشون ۵۰ سال عاشقانه زندگـــی کردن . . . !
سلامتی کسی که “ تصور ” نبودنش ، تلخ ترین “ واقعیت ” زندگی آدمه . .
ا می خورم به سلامتیسلامتی کسی که همه چیزت رو به خاطرش از دست دادی ولی اون دیگه نمیخوادت... پیوندی که از هم گسست،
جدایی ما دو،
به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻟﺐ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ واقعی ﻧﻤﯽ خندن !
اندوه من.... همیشه خواهم خورد به سلامتی
. سلامتی اونی که فک می کنیم تونستیم فراموشش کنیم ،
ولی وقتی تنهاییم ، تو سکوت شب می بینیم چقد دلمون هواشو کرده !
لبانی که دروغ گفتند،ولی وقتی تنهاییم ، تو سکوت شب می بینیم چقد دلمون هواشو کرده !
چشمانی که چون گور سرد بودند،
دنیایی بی رحم و خشن،
و نجات بخشی که در خواب است.ت گفت :
آزاادی … آزااادی ۲ نفر …سلامتى همه اونایى که همیشه تو جمع میگن و میخندن
ولى دو دقیقه که باهاشون تنهایى حرف بزنى مبه سلامتی خودم !.. چراشو نـپرس
اشکت در میاد !…یفهمىبه سلامتی چشمی که چشم ما رو روی همه چشما بست ! یه دنیــــــا غصه دارن
به سلامتیِ اونی که نه میتونیم ببینیمش و نه صداش رو بشنویم ول
بودنی جبرانشون نمی کنه …به سلامتی کسی که اگه همه باشن و اون نباشه انگاری هیچکس نیست …
ی بدجوری دلتنگشیم …نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |